سفارش تبلیغ
صبا ویژن
طنز
اندیشیدن مانند با چشم دیدن نیست؛ زیراگاه چشمها به صاحبانش دروغ می گویند، ولی خرد به آنکه از وی اندرز خواسته، نیرنگ نمی زند . [امام علی علیه السلام]

نوشته شده توسط:   علی احمدی  

پنج شنبه 84 اسفند 25  1:12 صبح
یارو شهردار مکه میشه خونه خدا رو میزاره تو طرح ترافیک!
یارو میره استادیوم، جو می‌گیردش با همه دست میده!
یه بار یارو داشته تو عروسی می‌خونده: می‌خوام که با بوسه گل لبات رو پرپر کنم. درست
همون موقع کمیته میریزه که بگیردش طرف ادامه میده: اون گل پرپرت رو نثار رهبر کنم!!
گرگه میره دم در خونه شنگول و منگول میگه منم منم مادرتون زود باشین در رو باز کنین.
شنگول میگه غلط کردی ما آیفون تصویری داریم!

یارو زنگ میزنه 118، میگه: ببخشید شماره تلفن غضنفر رو دارین؟! یارو میگه: نه.
یارو میگه: پس من میخونم یادداشت کنین!

یه روز یه یارو داشته کباب درست میکرده میبینه یه گربهه داره بهش چپ چپ نگاه میکنه.
اونم برای اینکه رد گم کنه داد میزنه بلاله بلال!

یارو تو اتوبوس یه دختره خوشگل رو میبینه،‌ پیاده که میشه شماره اتوبوس رو بر میداره!
به یارو میگن: با «ستیز» جمله بساز، میگه: موبایل سِت ایز آف
به یارو میگن: با «مناجات» یک جمله بساز، گفت: مونا جات رو بنداز بخواب
به یارو میگن: با «مینا و تینا» جمله بساز. میگه: مامانم اینا با باباتینا رفتن شمال!
می گن بعد اززلزله بم، یه بنده خدایی رو توی بم می‌بینن که یک چوب برداشته و توی یک
سوراخ فرو می‌کنه. بهش می‌گن چه کارمی‌کنی؟ می‌گه می‌خوام به عمق فاجعه پی ببرم!

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
 
دوشنبه 03 بهمن 15
امروز:   6 بازدید
دیروز:   2  بازدید
فهرست
آشنایی با من
لوگوی خودم
طنز
اوقات شرعی
حضور و غیاب
آرشیو
اشتراک
 
طراح قالب
www.parsiblog.com