نوشته شده توسط: علی احمدی
به ترکه میگن شیری یا روباه ؟
میگه : مگه خر چشه
ترکه واستاده بوده دم مسجد، داشته خرما خیرات میکرده. خلاصه هرکی رد میشده، یک خرما برمیداشته و یک صلوات میفرستاده. بعد یک مدت، یک بابایی دست میکنه یک مشت خرما برمیداره، ترکه دستشو میگیره، میگه: هوووی! چه خبره؟! یک نفر آدم مرده، اتوبوس که چپ نکرده
یه روز ترکه با پسرش میرن دزدی سابخونه بیدار میشه میگه هی کر خر
پسر میگه بابا منو شناسایی کردن تو درو
خیلی ممنون از رفیقهای عزیزکه جکهای قشنگشون رو دارن میزارن .از اونایی هم که نظر میدن تشکر میکنم
امروز بقیه تاپیک رو ادامه میدم. فقط دعا کنید ترکا نیان تو
یه لر و یه ترک میرن کنار دریا یه نهنگ میاد لره را میخوره ترک به نهنگ گفت چرا من را نخوردی نهنگ گفت دفعه قبلی یه ترک خوردم اسهال گرفتم
ترکه به بچه میگه میخوام اسمه انگشتارو بهت یادبدم
این انگشت سبابه این انگشت اشاره این انگشت وسط
بچه جون یاد گرفتی ازت بپرسم؟
بچه: بله باباجون
ترکه دستشو میبره پشتش و تکون میده میگه واسا قا طیش کنم حالا بگو اسمشون چیه
یه ترکه میره بم هی با خط کش فرومی کرده تو زمین
می گن چی کار می کنی
میگه می خوام ببینم عمق فاجعه چقدره